آغاز و پیدایش حجاب و پوشش مربوط می‌شود به دوران زندگانی حضرت آدم و حوا( علیهم السلام), هنگامی که آن دو بزرگوار مرتکب آن خطا شدند, چون از آن درخت تناول کردند زشتی‌هایشان آشکار شد و بر آن شدند تا از برگ درختان بهشت خود را بپوشانند.


فَدَلاَّهُما بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّة (اعراف/22) در تفسیر آیه فوق آمده است که آدم و حوا (علیهم ‌السلام )، قبل از ارتکاب این خلاف ، برهنه نبودند بلکه پوششی داشتند که در قرآن ، نامی از چگونگی این پوشش برده نشده ، اما هر چه بوده نشانه‌ای بر شخصیت آدم و حوا و احترام آنها محسوب می‌شده که با نافرمانی ، از اندامشان فرو ریخته است.


به این ترتیب خوردن از میوه ممنوعه توسط آدم و حوا (علیهم ‌السلام) صرف نظر از فلسفه و حکمت آن در نظام آفرینش ، نخستین تحولی که در آنها بوجود آورد، این بود که آنهارا در حریم «ستر» و عفاف با حقیقت برهنگی روبرو کرد و بلافاصله با برگ درختان بهشت خود را پوشاندند. این واقعیت تاریخی به سادگی نشان می‌دهد که حجاب و پوشش بعنوان یکی از مظاهر حیا و عفت ، امری فطری و طبیعی بوده و برای تامین سلامت روح و روان فرد و جامعه از کمال اهمیت برخوردار است.
اطلاع تاریخى ما آنگاه كامل است كه بتوانیم درباره ی همه ی مللى كه قبل از اسلام بوده اند اظهار نظر كنیم. قدر مسلّم این است كه قبل از اسلام در میان بعضى ملل حجاب وجود داشته است.


حجاب در یونان


مترقی ترین وباشکوه ترین ملت های پیشین تاریخ از لحاظ ترقیات علمی و اجتماعی ملت یونان است.در ابتدای عصر ترقی این ملت،زن از نظر اخلاق و حقوق قانونی و رفتار اجتماعی در اوج بدبختی و تیره روزی به سر می برد.زیرا برای این موجود ارزشمند،در اجتماع متمدن یونان هیچ گونه مقام آبرومندی وجود نداشت و بهترین شاهد این مطلب این است که داستان های یونانی از یک زن خیالی به نام (پاندورا)ساخته می شد.این بانوی خیالی در نظر یونانیان سرچشمه ی همه ی دردها و مصیبت ها ی انسانیت به شمار می آمد.همان گونه که داستان های ملت یهود پیکره حوا را ،سرچشمه همه ی دردهای بی درمان و اندوه های جانگذار بشریت معرفی می کرد. زن در این تمدن نه احترامی داشت و نه مقام آبرومندی و در این جامعه از چهار طرف هدف تیر ذلت و حقارت قرار می گرفت.


بعد از مدتی و براثر تابش علم و دانش و از برکت پرتو تمدن،ارج و عظمت زن اندکی اوج گرفت و از آن تنگنا دوزخی و رکود نکبت بار سابق ،دگرگون گردید.کم کم حال زن رو به بهبودی نهاد و ارجی پیدا نمود.این جا بود که زن یونانی از حالت رکود برهوتی خود درآمد و رئیس خانه شد،و وظایفش فقط در میان مرزخانه و کاشانه محدود گردید.و پاکدامنی ،از گرانبهاترین سرمایه زن به حساب آمد.خانه های اشرافی از دو قسمت ساخته می شد.بیرونی و اندرونی،یکی حرمسرا و دیگری ویژه پذیرایی عمومی بود.زن هرگز در شب نشینی ها شرکت نمی کرد. و در اماکن عمومی پدیدار نمی گردید.ازدواج و شوهرداری برای زن یکی از آثار نجابت و شرف بشمار می آمد.


حجاب در روم


در ابتدای مجد و عظمت روم ،حجاب نزد رومیان مانند یونانیان معمول نبود،اما باز هم زنان و جوانان را به طور عموم به قیدهای سنگین نظام خانوادگی مجبور می کردند.زیرا پاکدامنی در نظر این ملت،بسیار مورد احترام بود.بخصوص درباره زن؛ و میزان شخصیت و جوانمردی را پایه پرهیزگاری می سنجیدند.


تاریخچه حجاب در دین یهود


دین یهود با قدمت 3300 ساله از قدیمی ترین ادیان صاحب شریعت محسوب می‌شود. در تعالیم یهود، اعم از كتاب آسمانی و سنت و سیره پیامبران و بزرگان بنی اسرائیل، علاوه بر اشاره به رعایت عفاف و پاكدامنی و تاكید بر حجاب زنان، همواره قوانینی برای حفظ عفت عمومی وجود داشته است و اگرچه در اثر پراكندگی قوم یهود، تفاوت هایی در كیفیت رعایت آن مشاهده می‌شود، اما به هر حال می توان از متون مقدس این آئین، قاعده اصلی و روش كلی را بدست آورد.


در تورات بر اهمیت رعایت عفت دختران چنین آمده:


« دختر خود را بی عصمت مساز و او را به فاحشگی وا مدار. مبادا زمین مرتكب زنا شود و زمین پر از فجور گردد»(تورات، سفر لاویان:19/30)


علاوه بر این عباراتی در تورات و نیز كتب انبیا وجود دارد كه رواج استفاده از حجاب سر و اندام و حتی صورت با روبند یا برقع را در قوم حضرت ابراهیم (ع) و نیز بنی اسرائیل نشان می‌دهد؛ چنان كه در نقل ماجرای ازدواج اسحاق(پسر ابراهیم (ع) یا رفقه یا به زبان لاتین ربكا) در سفر پیدایش آمده است:« رفقه چشمان خود را بلند كرد و اسحاق را دید و از شتر فرود آمد، زیرا كه از خادم پرسید، این مرد كیست كه در صحرا به استقبال ما می‌آید و خادم گفت آقای من است. پس برقع خود را گرفته خود را پوشانید».(تورات، سفر پیدایش: 24/65-64)


ویل دورانت مى نویسد:اگر زنى به نقض قانون یهود مى پرداخت چنانكه مثلاً بى آنكه چیزى بر سر داشت به میان مردم مى رفت و یا با هر سنخى از مردان درد دل مى كرد یا صدایش آنقدر بلند بود كه چون در خانه اش تكلم مى نمود همسایگانش مى توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.


حجاب در ایران


درایران پس از داریوش مقام زن مخصوصاً در طبقه ی ثروتمندان تنزل پیدا كرد. زنان فقیر چون براى كاركردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادى خود را حفظ كردند ولى در مورد زنان دیگر گوشه نشینى زمان حیض كه برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا كرد و سراسر زندگى اجتماعى شان را فرا گرفت، و این امر خود مبناى پرده پوشى در میان مسلمانان به شمار      مى رود. زنان طبقات بالاى اجتماع جرأت آن را نداشتند كه جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند . زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردى را ولو پدر یا برادرشان باشد ببینند. در   نقش هایى كه از ایران باستان بر جاى مانده هیچ صورت زن دیده نمى شود و نامى از ایشان به نظر نمى رسد.


چنانكه ملاحظه مى فرمایید حجاب سخت و شدیدى در ایران باستان حكمفرما بوده، حتى پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده مى شده اند.


حجاب در هند


در هند نیز حجاب سخت و شدیدى حكمفرما بوده است ولى درست روشن نیست كه این امر قبل از رواج اسلام در هند و جود داشته است یا بعد از آن, و آیا  هندوان غیرمسلمان تحت تأثیر مسلمانان و مخصوصاً مسلمانان ایرانى حجاب زن را پذیرفته اند؟! آنچه مسلّم است این است كه حجاب هندى نیز نظیر حجاب ایران باستان سخت و شدید بوده است. از گفتار ویل دورانت در جلد دوم تاریخ تمدن برمى آید كه حجاب هندى به وسیله ی ایرانیان مسلمان در هند رواج یافته است.


حجاب در میان اعراب


در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشت و به وسیله ی اسلام در عرب پیداشد.


ام المومنین عایشه رضی الله عنها همواره زنان انصار را اینچنین ستایش مى كرد:


مرحبا به زنان انصار. همین كه آیات سوره ی نور نازل شد یك نفر از آنان دیده نشد كه مانند سابق بیرون بیاید. سر خود را با روسریهاى مشكى مى پوشیدند.


«وَ قُل لِلمُؤمِناتِ يَغضُضنَ مِن أَبصارِهِنَّ وَ يَحفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنها وَ ليَضرِبنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَو آبائِهِنَّ أَو آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبنائِهِنَّ أَو أَبناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخوانِهِنَّ أَو بَني‏ إِخوانِهِنَّ أَو بَني‏ أَخَواتِهِنَّ أَو نِسائِهِنَّ أَو ما مَلَكَت أَيمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعينَ غَيرِ أُولِي الإِربَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفلِ الَّذينَ لَم يَظهَرُوا عَلى‏ عَوراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبنَ بِأَرجُلِهِنَّ لِيُعلَمَ ما يُخفينَ مِن زينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا المُؤمِنُونَ لَعَلَّكُم تُفلِحُون‏» (النور, 31)


ام سلمه می گوید: پس از آنکه آیه ی سوره ی احزاب (یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابیبِهِنَّ) نازل شد،زنان انصار چنین کردن.
«یا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِأَزواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤمِنينَ يُدنينَ عَلَيهِنَّ مِن جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدنى‏ أَن يُعرَفنَ فَلا يُؤذَينَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً» (احزاب/ 59)


دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل از تاریخ و عصر حجر نسبت می‏دهند، كتاب «زن در آینه تاریخ» پس از طرح مفصل علل و عوامل تاریخی حجاب، می‏نویسد: با توجه به علل ذكر شده و بررسی آثار و نقوش به دست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط می‏شود، و به این دلایل، عقیده عده‏ای كه می‏گویند «مذهب» موجد حجاب می‏باشد، صحت ندارد، ولی باید پذیرفت كه در دگرگونی و تكمیل آن بسیار موثر بوده است.


آنچه مسلم و کاملا واضح است،این است که پدیده ی برهنگی تقریبا مختص شصت ،هفتاد سال اخیر است.یعنی در قرن گذشته،در هیچ کجای دنیا نه شرق و نه غرب،نه در جوامع یهودی،زرتشتی ،مسیحی،مسلمان،حتی قبائل دور افتاده،پدیده ای به نام برهنگی مرد و زن ،بخصوص برهنگی زن،تقریبا وجود نداشته است.


در همین سیر تاریخی تصاویر می بینید،مسأله برهنگی اجتماعی و بخصوص برهنگی زن،حداکثر مربوط به 100سال اخیر است.به خصوص از جنگ جهانی دوم به بعد،در غرب و اروپا برهنگی زن به جای یک ضدارزش و توهین،تحت عنوان آزادی به اسم یک ارزش مطرح شد و بعد از آن به کل جهان سرایت کرد.


به خاطر سلطه ی نظامی،فرهنگی و اقتصادی اروپای غربی و آمریکا در یکی دو قرن اخیر،این فرهنگ به همه جای دنیا،منتقل شد.در ایران در قالب کشف حجاب توسط رضاخان و به دستور انگلیس و غرب با زور انجام شد و حالا بدون نیاز به زور ،با تدبیر رسانه ای فرهنگ سازی و تبلیغات ،کاری می کنند که بی حجابی با انگیزه ی درونی مورد استقبال واقع می شود. 


منابع:


قرآن کریم


جامعه شناسی تاریخی زن،اثر محمدقطب،ترجمه:محمدعلی عابدی؛انتشارات البرز

عفاف نماد هویت انسانی؛نویسنده:حسن رحیم پور ازغدی،نشر سنابل


http://opiran.blogfa.com/page/jud.aspxتاریخچه حجاب در دین یهود


http://www.mortezamotahari.com پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری


http://www.porsojoo.comدرگاه پاسخگویی به مسائل دین